شعر سیف فرغانی سروده شده در دوره مغول
هم مرگ برجهان شما نیز بگذرد ..هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب…بردولت آشیان شمانیز بگذرد
بادخزان نکبت ایام ناگهان ……برباغ و بوستان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران نماند ورفت ..این عوعوی سگان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلو گیر خاص و عام ..برحلق و بردهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چونیزه برای ستم دراز ..این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد..بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست..گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت..هم برچراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت..پس نوبت کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن..تاثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید..نوبت زناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دوروز بود از آن دگر کسان ..بعداز دوروز از آن شما نیز بگذرد
برتیر جورتان زتحمل سپر کنیم ..تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دیگران بود مدتی ..این گل زگلستان شما نیز بگذرد
آبی است ایستاده درین خان مال و جاه ..این آب از ناودان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع..این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا به حکم اوست..هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف //یک روز بر زبان شما نیز بگذرد